به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد؛روزنامه شرق به قلم محمدحسین عمادیعضو سابق شورای اجرائی برنامه جهانی غذا نوشت:اثرات تهاجم روسیه به اوکراین را میتوان از ابعاد مختلف سیاسی و امنیتی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد. بیشک یکی از اصلیترین پیامدهای جهانی این جنگ از جنبه امنیت غذایی است. باید اذعان کرد که هیچ رویداد نظامی-امنیتی بین دو کشور در چند دهه گذشته نتوانسته مانند یک سونامی حوزه امنیت غذایی را اینچنین تحت تأثیر قرار دهد. این دو کشور ۳۰ درصد تجارت جهانی گندم، یکپنجم ذرت و ٨٠ درصد از صادرات جهانی روغن آفتابگردان را تولید میکنند و در کمتر از یک روز، قیمت بسیاری از غلات و دانههای روغنی در بازار جهانی با روند صعودی روبهرو شد. قیمت گندم به بیش از هزار دلار (برای هر تن) در بازار جهانی صعود کرد و با گذشت تنها یک هفته و کاهش دسترسی و افزایش ریسک و قیمت در بازار غلات و انرژی، همه دستاندرکاران بازار مواد غذایی را قانع ساخت که این بحران خاص غلات و دانههای روغنی نبوده و دامنه وسیعی از محصولات را تحت تأثیر قرار خواهد داد. در ادامه اشغال جنوب اوکراین و بنادر اصلی صادرات غلات اوکراین (چورنومورسک، میکولائیف، اودسا، خرسون و یوژنه) و محدودیت صدور فیزیکی کالاها دومین شوک خود را به بازارهای جهان وارد کرد؛ اما با صفبندی اتحادیه اروپا و اعمال تحریمهای گسترده مالی، تجاری و سیاسی و گرهخوردن آن به بازار انرژی، بحران وارد مرحله تازهتری شده به نحوی که هماکنون و با عیانشدن تنوع عوامل تأثیرگذار و دامنه و عمق آن، همه کارشناسان بینالمللی، سازمانهای مسئول امنیت غذایی و دولتها را قانع ساخته که نتایج این تحولات میتواند دامنهای بهمراتب وسیعتر و مخربتر از بحران غذایی سال ۲۰۰۸ میلادی داشته باشد. عوامل مؤثر و مکانیسم تأثیرگذاری جنگ اوکراین بر صنعت غذا و کشاورزی وارد فاز بسیار پیچیدهتری شده است که در دو دهه پیش در بخش غذا و کشاورزی با آن روبهرو بودهایم. جهت درک این پیچیدگی و اثرات متقابل آن میبایست آن را از چند منظر مرتبط و با شرایط کنونی جهان و سناریوهای متفاوت تحلیل کرد.
۱- متغیرهای اصلی تأثیرگذار بر صنعت غذا و کشاورزی
متغیرهای اصلی تأثیرگذار مستقیم تهاجم روسیه به اوکراین بر صنعت غذا و کشاورزی را میتوان به چهار دسته عوامل مرتبط به شرح زیر تقسیم کرد و مورد تحلیل قرار داد:
- هر دو کشور از صادرکنندگان اصلی مواد غذایی و بازیگران غلات و روغن گیاهی در بازار جهانی هستند. با شروع جنگ، قیمت غلات که خود به دلیل اثرات کرونا و خشکسالی رو به افزایش بود، یکباره روند صعودی بیشتری به خود گرفت. گندم و ذرت اصلیترین کالای تأمینکننده انرژی برای گرسنگان جهان و پناهندگان در مناطق بحرانزده جهان است که توسط برنامه جهانی غذا (WFP) در ابعاد وسیع خریداری میشود. این در حالی است که تاکنون بیش از دو میلیون پناهنده و مهاجر بر اثر جنگ اوکراین به شمار افراد تحت پوشش اضافه شده است و همزمان هم عرضه غلات را با محدودیت روبهرو کرده و هم تقاضا برای غلات را بهشدت افزایش داده است.
- اثرات شوک خبری در تغییرات قیمت و بحران امنیت غذایی بسیاری از دولتهای بزرگ و کوچک جهان را بر آن داشته که برای جلوگیری از اثرات داخلی نسبت به خرید بیش از حد از بازار جهانی اقدام کنند، بدیهی است تأثیر این تقاضا درمورد خریدار بزرگی مانند کشور چین میتواند تأثیر بسزایی در وضعیت بازار بگذارد.
از سوی دیگر کشورهای صادرکننده مواد غذایی بهخصوص غلات به منظور حفظ ثبات بازار داخلی خود و احیانا طمع به قیمت آینده بازار نسبت به عرضه کالای تولیدی خود امتناع و صدور آن را با محدودیت جدی روبهرو کردند. بسیاری از قراردادهای خرید به صورت یکطرفه ملغا شد و همین فرایند علاوه بر شوک حقیقی باعث پیشیگرفتن تقاضا بر عرضه، قیمتها را با افزایش تصاعدی و بیشتر روبهرو کرد.
- کشور روسیه از اصلیترین تأمینکنندگان منابع انرژی فسیلی جهان بوده و به تأیید همه کارشناسان بازار انرژی روسیه تنها صادرکننده بیجایگزین بازار انرژی کنونی جهان است. همین نخریدن نفت این کشور از سوی آمریکا باعث شده که بلافاصله با شروع تهاجم و در مدت دو هفته گذشته همه حاملهای انرژی با افزایش قیمت جدی روبهرو شود. صنعت کشاورزی و غذا که از اصلیترین مصرفکنندگان انرژی فسیلی در فرایند تولید و بازاررسانی است بهشدت تحت تأثیر این موضوع قرار گرفته و به صورت مرکب قیمتها در حال افزایش است.
- نکته دیگری که صنعت غذا و کشاورزی را تحت تأثیر مضاعف قرار داده، این است که روسیه صادرکننده عمده کودهای نیتروژن، پتاسیم و فسفر است و فقط در چند روز اولیه جنگ شاهد افزایش بیش از ٢٠٠دلاری قیمت جهانی اوره در تن بوده است و ادامه این تنش میتواند هزینههای تولید را بهشدت بالا ببرد و پیشبینی میشود که در تابستان و پاییز سال جاری بازار محصولات کشاورزی که در سالهای قبل در این فصول میزبان محصولات روسیه و اوکراین بود، واکنش تورمی بیشتری را نشان دهد. هرچند صنعت تولید کودهای شیمیایی که تأثیر معنیداری در تولیدات کشاورزی بهخصوص غلات دارند، ممکن است در کشور روسیه با مشکلی روبهرو نشود اما صدور این کالا به دلیل تحریم شدید مالی روسیه و ناامنی شبکه راهها و صدور این کالا باعث خواهد شد که بهرهوری تولید غلات در سال زراعی آینده در کل جهان کاهش معناداری پیدا کرده و معادله عرضه و تقاضا با مشکل مضاعف روبهرو شود.
۲- عواقب و دامنه تأثیر جنگ اوکراین بر امنیت غذایی جهان و منطقه
چهار متغیر گفتهشده اثرات متقابل و پیچیدهای برهم گذاشته و باعث شده عواقب اصلی این بحران در سه سطح جهانی، منطقهای و ملی بر امنیت غذایی تأثیر بگذارد. بهصورت خلاصه و طبق تعریف سازمان خواروبار جهانی (FAO) امنیت غذایی عبارت است از دسترسی فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی (فراهمی غذا، دسترسی به غذا و قدرت خرید) مستمر و پایدار آحاد مردم به غذای کافی، سالم و مغذی. بر اساس همین تعریف میتوان گفت جنگ اوکراین عملا توانسته هر سه بعد امنیت غذایی را در سطح جهانی با چالش و خطر جدی روبهرو کند.
- از یکسو جنگ، فرایند تولید و برداشت غلات را در هر دو کشور با دشواری روبهرو کرده و طبعا هم میزان تولید و هم بهرهوری تولید را به دلیل محدودیت دسترسی به نهاده کود شیمیایی در فصل بهار و تابستان کاهش خواهد داد.
- صدور کالاهای اصلی غذایی از سوی صادرکنندگان با اختلال روبهرو شده و دسترسی به غلات و تجارت آن به دلیل محدودیتهای تحریمی (مالی، تجاری و حملونقل) و مخاطرات تجارت میزان ذخیره کشورها را افزایش داده و موجودی قابلعرضه بازار کاهش خواهد یافت.
- کاهش قدرت خرید مصرفکنندگان به دلیل افزایش قیمت و تورم مواد غذایی در سراسر جهان اصلیترین مشکل خواهد بود که طبعا در این میان کشورها و افراد کمدرآمد و طبقات فقیر تحت تأثیر شدید قرار خواهند گرفت.
آنچه اثرات این بحران را ویژگی خاص میبخشد، آن است که محیط جهانی قبل از تهاجم به اوکراین خود در بدترین شرایط ممکنه به سر میبرد و اثر جنگ اوکراین به همین دلیل بسیار سریع، عمیق و مشهود است. از یکسو تأثیر رکود اقتصادی براثر دو سال سلطه کرونا بر جهان و از سوی دیگر خشکسالیهای مکرر در مناطق مختلف جهان به دلیل تغییرات اقلیمی، همراه با منازعات منطقهای (بهخصوص در سوریه و یمن)، مانند بحران غذایی بعد از جنگ جهانی دوم عرضه و تقاضای مواد غذایی و قیمت آن را به میزان جدی مورد مخاطره قرار داده بود. هماکنون افزایش شدید قیمت انرژی نیز مانند بحران سال ۱۹۷۳ میلادی از سوی دیگر باعث تشدید مضاعف هزینههای تولید برای کشورهای درحالتوسعه و کاهش ارزش پول ملی آنها شده است. برخی کشورهای آمریکای لاتین نیز با افزایش شدید انرژیهای فسیلی و رقابتی که با اتانول حاصل از ذرت وجود دارد، بهسرعت رو به تولید ذرت جهت بیوفیول خواهند کرد که قطعا باعث تشدید تصاعدی قیمت غلات در بازار جهانی خواهد شد. نهایتا آنکه بر اساس تجارب گفتهشده، تحریمهای ایجادشده نیز تأثیرات متقابل شدید و پیشبینیناپذیری بر اقتصاد جهان خواهد داشت که کشورهای فقیر و ۹۰۰ میلیون گرسنه در جهان بیشترین تأثیر از رویدادها را بر دوش خواهند کشید. برنامه جهانی غذا WFP هماکنون در بیش از ۸۴ کشور جهان بهخصوص در یمن، سوریه، لبنان، کشورهای آفریقایی ۱۱۵ میلیون نفر از ۹۰۰ میلیون گرسنه جهان را پوشش میدهد و این غذا از همین بازار تأمین شود و طبعا با جنگ اوکراین میزان تقاضای غلات و قیمت آن بهشدت افزایش و توان مالی سازمانهای کمککننده بهشدت کاهش خواهد یافت. مؤسسات مرتبط با سازمان ملل (WFP,FAO,IFAD,CFS) معتقدند این بحران در سطح جهانی، قطعا شمار فقرا و گرسنگان را بیشازپیش افزایش خواهد داد و زمینهساز یک بحران عمومی در سطح جهان خواهد بود و دسترسی به اهداف تعیینشده سازمان ملل (SDG۱, SDG۲ SDG۱۰) را قطعا با تأخیر جدی روبهرو خواهد کرد.
اما از منظر تأثیر منطقهای و ژئوپلیتیک، نحوه انعکاس و اثرات این بحران نیز بسیار پیچیده و بهتآور است؛ به نحوی که کارشناسان معتقدند برخی نقاط جغرافیایی جهان ازجمله قاره آفریقا، بهخصوص شمال آفریقا و خاورمیانه (NENA) بهمراتب بیش از دیگر مناطق تحت تأثیر این بحران قرار خواهند گرفت؛ درحالیکه منطقه اروپا و آمریکای شمالی و کشورهای NATO که اصلیترین کشورهای درگیر در این منازعه منطقهای هستند، شاید کمترین تأثیر را از نظر امنیت غذایی پذیرا باشند. مردم روسیه هرچند دسترسی فیزیکی به غلات و غذا خواهند داشت، اما با کاهش قدرت خرید طبقه ضعیف به دلیل تحریم و کاهش ارزش پول ملی با مشکل روبهرو خواهند شد. در این میان، منطقه خاورمیانه که از منظر فائو از آسیبپذیرترین مناطق جهان از نظر ضریب امنیت غذایی است نیز با دشواریهایی جدی روبهرو خواهد شد. دهها کشور در سراسر خاورمیانه، جنوب آسیا و شمال آفریقا سالهاست به ذخایر غنی گندم، ذرت و روغننباتی روسیه و اوکراین وابسته هستند و هماکنون با جنگ اوکراین از ناامنی غذایی شدید رنج میبرند. برای مثال، طبق گزارش APK-Inform، در بازه زمانی جولای تا نوامبر ٢٠٢١، اصلیترین واردکنندگان غلات روسیه کشورهای ایران، ترکیه و مصر بودهاند؛ به نحوی که ٢٤ درصد غله صادراتی خود، معادل ۴.۳ میلیون تن را به ایران، ۳.۷ میلیون تن (٢٠ درصد) را به ترکیه و ۲.۷ میلیون تن (١٥ درصد) را به مصر صادر کرده است. شاید بتوان کشورهای خاورمیانه را از جنبه تأثیرپذیری جنگ اوکراین بر امنیت غذایی به دو دسته کلی تقسیم کرد؛ کشورهایی با اقتصاد متکی به نفت که میتوانند در کوتاه و میان مدت به دلیل افزایش قیمت انرژیهای فسیلی، نیاز غذایی خود و طبقه آسیبپذیر را از بازار جهانی تأمین کنند و گروه دوم کشورهایی با اقتصاد ضعیف و غیرنفتی که تغییرات اقلیمی و خشکسالیهای مکرر از یک سو و افزایش قیمت انرژی از سوی دیگر باعث کاهش قدرت خرید دولتها و قشر کمدرآمد در این کشورها شده و طبعا این گروه بیشترین فشار را در این بحران تحمل خواهند کرد. بر اساس آمار و شاخصهای فائو و ضریب ناامنی غذایی، به نظر میرسد وضعیت امنیت غذایی ایران در سطح ملی و با وجود تحریمهای شدید و ۱۰ سال رشد منفی اقتصادی، به وخامت برخی از کشورهای همسایه و منطقه نباشد. از یک سو ایران سهم عمدهای از غلات مورد نیاز مصرف انسانی را خود تأمین میکند؛ ولی افزایش قیمت جهانی غلات (بهخصوص ذرت) و دانههای روغنی جهت تغذیه دام و طیور که اصلیترین اقلام واردات ایران است، مهمترین چالش مدیران اقتصادی کشور خواهد بود. البته افزایش قیمت سوختهای فسیلی و امکان صادرات محدود نفت، میتواند امکان تأمین نهادههای دامی و نیازمندیهای اساسی در سطح ملی را تسهیل کرده و در صورت به نتیجه رسیدن برجام، قطعا امنیت غذایی در سطح ملی دلنگرانی اصلی مدیران اقتصادی کشور در سال جدید نخواهد بود. شاید نگرانی دیگر تأمین کودهای شیمیایی برای زارعان است؛ هرچند ایران در کود اوره خود صادرکننده است، اما کودهای فسفات و پتاسیم که با افزایش قیمت روبهرو بودهاند، چالش اصلی کشاورزان خواهد بود و میتواند بهرهوری تولید در سال آتی را کاهش دهد. شاید روابط اقتصادی نزدیک ایران و روسیه در دوران تحریم، فضایی مناسب برای هر دو کشور فراهم کند تا برخی نهادهها و کالاهای مورد نیاز کشاورزی خود را بهصورت تهاتر مبادله کرده و از موانع تحریمی عبور کنند. به نظر میرسد نگرانی اصلی امنیت غذایی در ایران، نه در سطح ملی بلکه در سطح گروههای درآمدی و از بُعد قدرت خرید خانوارها و دسترسی دهکهای کمدرآمد در کشور خواهد بود. ۱۰ سال رکود اقتصادی ممتد و کاهش ارزش پایه پولی کشور باعث شده دهکهای بیشتری از جامعه به زیر خط فقر و بخش ریسکپذیر و ناامن غذایی منتقل شوند. افزایش شمار فقرای غذایی و شکاف عمیق اقتصادی-اجتماعی ایجادشده، میتواند بهصورت بالقوه، هم شاخصهای امنیت غذایی را با مخاطره جدی روبهرو کند و هم به نیروی اجتماعی تهدیدکننده ثبات و امنیت ملی تبدیل شود. ایجاد چتر امنیت غذایی جهت گروههای آسیبپذیر و تأمین حداقل نیازهای غذایی این گروهها از طریق افزایش دسترسی اقتصادی و قدرت خرید و سهمیهبندی کالاهای غذایی، شاید اصلیترین دغدغه برنامهریزان اقتصادی در سال پیشرو باشد.
نظر شما